وبلاگ سید محمد رضا اسحاقی


پشتیبانی

اسکرول بار

نسبت به مردم خوش قلب باش!

| چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

 

 نسبت به مردم خوش قلب باش!
بسم الله الرحمن الرحیم

 شرح گزاره های نامه 53 نهج البلاغه

سعه ی صدر داشتن حاکم نسبت به مردم

« أطلِق عَنِ النَّاسِ عُقدَةَ کُلِّ حِقدٍ، وَ اقطَع عَنکَ سَبَبَ کُلِّ وِترٍ. »
گره هر کینه ای را از دل مردمان بگشای، و رشته ی هر انتقام و دشمنی را از خودت بِبُر.
لازمه ی مدیریت انسانی، در هر مرتبه ای، رفتاری مبتنی بر سعه ی صدر است. مدیریت بدون گشادگی سینه، ظرفیت وسیع، رهایی از تنگ نظری و کوته بینی، تحمل و بردباری همه جانبه، عیب پوشی، بی کینه بودن، و بخشش و گذشت داشتن پیش نمی رود. بدون سعه ی صدر نمی توان به درستی خدمتگزاری نمود، عدالت ورزید و حقوق را پاس داشت.
امیرمؤمنان علی (ع) در بیانی روشن، در این باره فرموده است:
« مَن ضَاقَ صَدرُهُ لَم یَصبِر عَلَی أدَاءِ الحَقِّ. » (1)
کسی که سینه اش تانگ باشد، بر گزاردنِ حق تاب نیاورد.
تنگی سینه موجب کم ظرفیتی، تحیّر در تصمیم گیری، درماندگی در کار، و رفتار نادرست و غیراخلاقی با مردمان و اداره شوندگان می شود، که حاصل آن، زیرپا گذاشتن حقوق همه چیز و همه کس است. در مدیریتی که گشادگی سینه در روابط و مناسبات آن نیست، به جای حال مسائل و گشودن گره ها، مسأله سازی و گره افزایی می شود. از این روست که امام علی (ع) مالک اشتر را به رفتاری برخاسته از سعه ی صدر و جلوه های آن سفارش کرده و فرموده است: « أطلِق عَنِ النَّاسِ عُقدَةَ کُلِّ حِقدٍ، وَ اقطَع عَنکَ سَبَبَ کُلِّ وِترٍ. » ( گره هر کینه ای را از دل مردمان بگشای، و رشته ی هر انتقام و دشمنی را از خودت بِبُر. )
کینه ها همچون گره هایی است که روابط انسانی و مدیریت بر قلب را تباه می سازد، و لازم است با انبساط در مدیریت، آن چه از کینه و نفرت وجود دارد، زدوده شود، زیرا بسیاری از مشکلات در عرصه های مختلف، ریشه در کینه های درونی دارد، و بدون توجّه به آنها نمی توان مشکلات را به درستی حل کرد؛ به بیان امیرمؤمنان علی (ع):
« سَبَبُ الفِتَنِ الحِقدُ. » (2)
علت فتنه ها و آشوب ها کینه توزی است.
از این روست که امام علی (ع) به گشودن گره هر نوع کینه ای فرمان داده و این کار را چنین مهم برشمرده است، که مدیریت خردمندانه اقتضای گشادگی در رفتار را دارد:
« إِنَّمَا اللَّبِیبُ مَنِ استَسَلَّ الأحقَادَ. » (3)
خردمند کسی است که کینه ها را از دل بیرون کند.
بر اساس آموزه های امام علی (ع)، فضای لازم برای پیشبرد اهداف مدیریتی جز در روابط و مناسبات منبسط و بی کینه فراهم نمی شود، چنان که یادآوری فرموده است:
« مَنِ اطَّرحَ الحِقدَ استَرَاحَ قَلبُهُ وَ لُبُّهُ. » (4)
هر که کینه را دور بریزد، دل و دماغش آسوده گردد.
آن چه در مدیریت و روابط انسانی مهم است، این است که ریشه ها و سبب های کینه و دشمنی به درستی شناسایی گردد و خردمندانه زدوده شود؛ و زمینه ها و علل پیدایش چنین اموری ریشه کن گردد؛ و بر این اساس است که امام (ع) به مالک اشتر چنین فرموده است: « وَ اقطَع عَنکَ سَبَبَ کُلِّ وِترٍ » ( و رشته ی ) هر انتقام و دشمنی را از خودت بِبُر ).
برای زدودن ریشه ها و سبب های کینه و دشمنی، گذشته از شناسایی درست آن ها و از میان برداشتن عوامل ایجاد کننده و دامن زننده شان، لازم است از خود آغاز نمود و با سینه ای گشاده و دلی بی کینه مدیریت کرد، چنان که امام علی (ع) این گونه بود، و بدین فرا می خواند. در حکمتی لطیف از آن حضرت چنین آمده است:
« احْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَیْرِکَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِکَ. » (5)
با برکندن شرّ و بدی از سینه ی خود، آن را از سینه ی دیگران درو کن.
در اصل، بدون سعه ی صدری این چنین، نمی توان روابط انسانی را لطیف ساخت و به درستی به سوی اهداف راه یافت، که مهم ترین وسیله ی مدیریت گشادگی سینه است، چنان که در آموزه های امام علی (ع) آمده است:
« آلَةُ الرِّیَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ. » (6)
وسیله و ابزار ریاست و مدیریت، گشادگی سینه است.
انسانی که سعه ی صدر ندارد، در رفتار و برخورد و تصمیم گیری، تنگ نظرانه و نابردباری عمل می کند، و تنگ نظری و کم ظرفیتی خود را به همه ی امور سرایت می دهد، و به اموری توجّه می کند که لازم است از آن ها غفلت ورزیده شود، و بدین ترتیب شخصیت خود را زیرپا می گذارد، و مردمان و اداره شوندگان را ناراضی می سازد و کار را تباه می نماید.
از لوازم سعه ی صدر در مدیریت و رهبری، نادیده گرفتن برخی امور است، چنان که امام علی (ع) در عهدنامه ی مالک اشتر، بدان توجّه داده و فرموده است:
« وَ تَغَابَ عَن کُلِّ مَا لَا یَضِحُ لَکَ. » (7)
و از هر آن چه برایت آشکار نیست، خود را به ناآگاهی و غفلت بزن.
توجّه به برخی امور شخصی و ضعف ها و مسائل ریز و بی اهمیت، روابط انسانی و مدیریت بر قلب را سست می سازد. از امیرمؤمنان علی (ع) روایت شده است:
« لَا تُدَاقُّوا النَّاسَ وَزنًا بَوَزنٍ، وَ عَظِّمُوا أقدَارَکُم بِالتَّغَافُلِ عَنِ الدَّنِیِّ مِنَ الأمُورِ. » (8)
با مردم درباره ی ریز امور حسابگری نکنید، و با چشمپوشی از کارهای پست و ریز بر قدر و ارزش خود بیفزایید.
نادیده گیری در حکومت و مدیریت چندان مهم است که بدون آن زمامداری و اداره ی امورِ خردمندانه معنا نمی یابد؛ به بیان امام علی (ع):
« إنَّ العَاقِلَ نِصفُهُ احتِمَالٌ، وَ نِصفُهُ تَغَافُلٌ. » (9)
خردمند، نصفش تحمل و بردباری است، و نصف دیگرش نادیده گیری.
« لَا حِلمَ کَاَالتَّغَافُلِ، لَا عَقلَ کَالتَّجَاهُلِ. » (10)
بردباری ای چون نادیده گرفتن نیست، و خِرَدی چون وانمود کردن به نادانی و بی اطلاعی نیست.
سعه ی صدر و خردمندی اقتضا می کند که زمامداران و مدیران، خطاها و بدی هایی را نادیده بگیرند و در پی آن برنیایند؛ و این گونه است که روابط و مناسبات انسانی از خشکی و خشونت دور می گردد و سامانی درست می یابد. در آموزه های امام علی (ع) آمده است:
« مَن لَم یَتَغَافَل وَ لَا یَغُضَّ عَن کَثِیرٍ مِنَ الأمُورِ تَنَغَّصَت عِیشَتُهُ. » (11)
هر که نسبت به بسیاری چیزها بی توجّهی و چشم پوشی نکند، زندگی اش ناگوار شود.
مدیریت لطیف و انسانی در گرو سعه ی صدری است که موجب بزرگواریِ رفتاری است.
« مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ ( أحوَالِ ) الْکَرِیمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا یَعْلَمُ. » (12)
از بهترین رفتارها ( حالت ها ) ی شخص بزرگوار، نادیده گرفتن چیزی [ از خطاها و بدی های مردم ] است که می داند.
این نادیده گیری نشانه ی گشادگی و توانمندی و اخلاق مداری و حکومت و مدیریت است، و نه نادانی و ناتوانی و ناکارآیی، چنان که در بیانات امیرمؤمنان علی (ع) آمده است:
« أشرَفُ خِصَالِ الکَرَمِ غَفلَتُکَ عَمَّا تَعلَمُ. » (13)
بهترین اخلاقِ بزرگواری، بی خبر وانمودن خود است از آن چه می داند.
البته این نادیده انگاری در حکومت و مدیریت، نسبت به خلاف ها و جرم های کارگزاران نیست، بلکه درباره ی مسائل جزئی بی اهمیت و ضعف هایی است که موجب تعدّی به حقوق مردمان نمی شود، و نیز آن چه از مردمان و اداره شوندگان بر زمامداران و مدیران آشکار نیست و یا مسائل از آنان است که نباید در آن ها وارد شد، چنان که امام علی (ع) به صراحت در عهدنامه ی مالک اشتر بدان پرداخته و فرموده است: « از هر آن چه برایت آشکار نیست خود را به ناآگاهی و غفلت بزن. »
از جمله مهم ترین موارد نادیده انگاری، آن جاست که چیزی در ابهام قرار دارد و شبهه وجود دارد و نمی توان به درستی نظر داد و قضاوت کرد، (14) چنان که در عهدنامه ی مالک اشتر به روایت ابن شعبه ی حرّانی چنین آمده است:
« وَ اقبَلِ العُذرَ وَ ادرَءِ الحُدُودَ بِالشُّبُهَاتِ، وَ تَغَابَ عَن کُلِّ مَا لَا یَضِحُ لَکَ. » (15)
و پوزش را بپذیر، و با وجود شبهه، کیفر و مجازات را دور کن ( از اجرای آن خودداری کن )، و آن چه را که درستی اش بر تو روشن نیست نادیده گیر.
مدیریت بدون چنین سعه ی صدری راه به جایی نمی برد. از این روست که امیرمؤمنان علی (ع)، مدیریت را بر اصل سعه ی صدر بنا کرده و کارگزاران خود را بدان - با همه ی گستردگی و جلوه هایش - فراخوانده است.

پی نوشت ها :

1- محمدبن علی بن عثمان الکراجکی، کنزالفوائد، تحقیق عبدالله نعمة، دارالاضواء بیروت، 1405ق. ج 1، ص 278.
2- شرح غررالحکم، ج 1، ص 388؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 231.
3- شرح غررالحکم، ج 3، ص 76؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 178.
4- شرح غررالحکم، ج 5، ص 326؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 459.
5- نهج البلاغه، حکمت 178.
6- همان، حکمت 176.
7- همان، نامه ی 53.
8- تحف العقول، ص 157.
9- شرح غررالحکم، ج 2، ص 202؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 84.
10- شرح غررالحکم، ج 6، ص 356؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 531.
11- شرح غررالحکم، ج 5، ص 455.
12- نهج البلاغه، حکمت 222.
13- قطب الدین أبوالحسن سعیدبن هبة الله بن حسن الراوندی ( قطب الدین الراوندی )، الدعوات، الطبعة الاولی، مدرسة الامام المهدی (ع)، قم، 1407. ص 293؛ بحارالانوار، ج 71، ص 427، ج 75، ص 49.
14- دلالت دولت، صص 267-268.
15- تحف العقول، ص 86.

منبع مقاله : 
دلشاد تهرانی، مصطفی؛ (1390)، رایت درایت: اخلاق مدیریتی در عهدنامه ی مالک اشتر، تهران: انتشارات دریا، چاپ اول

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی



جهت دریافت رمز ورود عنوان مطلب را از طریق پیام کوتاه به سامانه 09103160495ارسال نمایید